چگونه «پنجه گربه» پوتین در سودان فرو رفت؟
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۳۶۱۱۱
فرارو- فریدا گیتیس، ستون نویس و تحلیلگر امور جهانی است. او یکی از همکاران شبکه خبری "سی ان ان" است و ستونی هفتگی در سایت آن شبکه خبری دارد. او هم چنین ستون نویس مشارکت کننده در بخش نظرات "واشنگتن پست" نیز میباشد. گیتیس هم چنین خبرنگار و تهیه کننده پیشین سی ان ان بوده است. در طول سالهای فعالیتاش در سی ان ان بخشی از تیمهای برنده جوایز به منظور پوشش رویدادهای جمله از جمله فروپاشی یوگسلاوی سابق، مداخله ایالات متحده در هائیتی، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تهاجم عراق به کویت و مداحله نظامی متعاقب آن توسط امریکا بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از سی ان ان، یک روز پیش از آغاز حمله تمام عیار روسیه علیه اوکراین در سال گذشته یک ژنرال ارشد سودانی از مسکو بازدید کرد. ژنرال "محمد حمدان دقلو" معروف به حمدی پیشتر در رهبری یک گروه شبه نظامی موسوم به "جنجاوید" که دههها قبل در ارتکاب نسل زدایی در منطقه دارفور سودان نقش داشت نامی برای خود دست و پا کرده بود.
تا هفته گذشته دقلو یکی از دو نظامیای بود که دولت سودان را رهبری میکردند و قرار بود آن کشور را در مسیر گذار به دموکراتیک راهبری کنند. زمانی که دقلو سال گذشته به روسیه سفر کرد شبه نظامیان تحت امرش موسوم به نیروهای پشتیبانی سریع سودان (RSF) از مدتها قبل از مشارکت گروه واگنر ارتش (مزدور وابسته به کرملین که اخیرا در اوکراین میجنگند) در سودان سود میبرند. واگنر علاوه بر سودان در نقاط دیگر آفریقا و جهان نیز ردپای گستردهای از خود بر جای گذاشته است.
واگنر تحت رهبری "یوگنی پریگوژین" الیگارش و محکوم به زندان سابق به "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه کمک میکند تا به اهداف خود در خارج از مرزهای روسیه دست یابد در حالی که پوشش نازکی از انکار را نیز بر روی فعالیتهای خود قرار داده است.
اکنون طبق تحقیقات "سی ان ان" مشخص شده که گروه واگنر در حال جنگیدن علیه ژنرال "عبدالفتاح البرهان" متحد سابق دقلو از طریق ارائه موشکهای زمین به هوا به نیروهای تحت فرمان دقلو میباشد.
البته نیروهای پشتیبانی سریع سودان دریافت کمک از روسیه را تکذیب کردهاند و واگنر به طور مشابه هرگونه مداخله در درگیری در سودان را انکار کرده است. این دو ژنرال با نقض حقوق بشر مرتبط بودهاند و سابقه مشارکت در کودتا را در کنار یکدیگر را دارند. آنان با رقابت برای قدرت و ثروت جان میلیونها غیرنظامی سودانی را در معرض تهدید قرار دادهاند. ادامه هرج و مرج در سودان خطر گسترش ویرانی به کشورهای همسایه را نیز به دنبال خواهد داشت.
بسیاری از کشورها در فاجعهای که در سودان در حال رخ دادن است نقش داشتهاند. با این وجود، نقش روسیه و گروه واگنر به طور خاص برجسته است. این موضوع کمک میکند تا مشخص شود روسیه تا چه اندازه در سراسر جهان عامل بیثباتی شده است. پوتین با استفاده از گروه واگنر تنها درگیری در سودان را بدتر میکند و به موجب درهم شکستن هر آن چه از رویاهای مردم سودان برای دموکراسی شده خواهد شد.
در سال ۲۰۱۹ یک انقلاب تقریبا باورنکردنی که عمدتا توسط زنان شجاع سودانی رهبری شد به سرنگونی "عمر البشیر" دیکتاتور سودان که بیش از سه دهه بر آن کشور حکمرانی کرده بود انجامید. بشیر به دلیل انجام جنگی که در آن قتل عام امری معمول بود از سوی دادگاه کیفری بینالمللی به نسل کشی متهم شده جنگی که در آن دقلو رهبری یک گروه شبه نظامی وحشی و برهان رهبری ارتش را برعهده داشت.
بشیر برای محافظت از خود در برابر قدرت ارتش شبه نظامیان جنجاوید تحت رهبری دقلو را به عنوان نیروهای پشتیبانی سریع برسمیت شناخت. با این وجود، زمانی که فشار معترضان طرفدار دموکراسی غیرقابل توقف شد این دو ژنرال برای بیرون راندن بشیر با یکدیگر متحد شدند. آنان در ظاهر با کمک به گذار سودان به دموکراسی موافقت کردند. در عوض، اما حدود چهار سال بعد آن کشور اکنون در چنگال یکی از بدترین خشونتهایی که در دهههای اخیر مشاهده شده قرار گرفته و در بهترین حالت چشم انداز دموکراسی برای سودان دور از دسترس است.
با این وجود، گروه واگنر حتی پیش از آغاز قیام دموکراسی خواهانه نیز در سودان حضور داشت. تحقیقات "سی ان ان" در سال گذشته نشان داد که روابط رو به رشدی بین مسکو و ژنرالهای نظامی خارطوم وجود داشته است. به گفته مقامهای آمریکایی ارتش سودان وانمود میکرد که به دموکراسی در آن کشور کمک میکند، اما رهبران نظامی با انجام معاملاتی که ثروت سودان فقیر را با سلاح مبادله میکرد قویتر میشدند.
شبکه خبری "سی ان ان" کشف کرد که این معاملات در سال ۲۰۱۵ میلادی درست پس از تسخیر و الحاق شبه جزیره کریمه اوکراین توسط روسیه آغاز شده بودند. تحریمهای بینالمللی امور مالی روسیه را پیچیده کرد بنابراین، کرملین از گروه واگنر برای دستیابی به معادن طلای سودان استفاده کرد.
در ازای طلا که شرکتی متعلق به رهبر واگنر به استخراج آن کمک کرد ژنرالها تسلیحات و حمایت سیاسی روسیه را دریافت کردند. این اولین باری نبود که واگنر که "پنجه گربه" پوتین قلمداد میشود به اعماق آفریقای غنی از مواد معدنی چنگ زده بود. شبکه خبری "سی ان ان" فعالیتهای اغلب وحشیانه و بسیار سودآور واگنر در سراسر قاره آفریقا را مستند کرده است.
واگنر به پوتین در دستیابی به سه هدف در سودان کمک میکند. پوتین علاوه بر طلا میخواهد نفوذ خود را گسترش دهد، زیرا او و متحدان چینیاش به دنبال جایگزینی نفوذ ایالات متحده و غرب هستند.
به همان اندازه مهم پوتین میخواهد یک پایگاه نظامی در دریای سرخ منطقهای از نظر استراتژیک حیاتی و مسیری به سمت کانال سوئز که توسط بسیاری از بازرگانیهای جهان از جمله نفت کشهای خلیج فارس هدایت میشود را حفظ نماید.
دو ماه پیش "سرگئی لاوروف" وزیر امور خارجه روسیه به خارطوم سفر کرد. در آن زمان خبرگزاری "رویترز" گزارش داد که لاوروف گفته بود توافقی بر سر یک پایگاه دریایی در بندر سودان در دریای سرخ حاصل شده، اما برای امضای این قرارداد به قانون سودان نیاز است.
اسناد اخیرا فاش شده توسط یکی از اعضای گارد ملی سندی را نشان میدهد که توسط "واشنگتن پست" بررسی شده است. در آن سند اشاره شده که لاوروف و رهبران نظامی سودان درباره تکمیل پایگاه روسی تا پایان سال جاری گفتگو کردهاند.
روسیه همواره آرزوی توسعه پایگاههای دریایی خود را داشته است. روسیه همواره قصد داشت در دریای مدیترانه مداخله کند و این یکی از دلایل حضور قوی گروه واگنر در جنگ داخلی سوریه بود. اکنون پایگاه روسیه در بندر لاذقیه سوریه ظاهرا تبدیل به یک بندر انتقال تسلیحات روسی برای نیروهای پشتیبانی سریع سودان شده که توسط گروه واگنر و متحدان اش هماهنگ شده است.
بر اساس تصاویر ماهوارهای و نظر یک متخصص بررسی تصاویر منبع باز مستقر در هلند چند روز پیش از بروز درگیری در خارطوم یک هواپیمای ترابری ایلیوشین-۷۶ روسی از یک پایگاه نظامی در لیبی به لاذقیه انتقال یافته و سپس به لیبی بازگشته است.
انتقال محمولههای تسلیحاتی از طریق لیبی کشور همسایه سودان جایی که واگنر از یک ژنرال سرکش حمایت میکند برای آمادهسازی به منظور استفاده در آن چه که به جدیدترین جنگ داخلی جهان تبدیل شده سرعت گرفته است. در حالی که برهان و دقلو مسئولیت بزرگ فاجعه انسانی فزاینده در سودان را بر عهده دارند چندین کشور در این امر نقش داشتهاند. ایالات متحده در کنار اتحادیه اروپا و بریتانیا به دلیل باور کردن حرف دو ژنرال زمانی که مدعی شده بودند به گذار سودان به دموکراسی احترام میگذارند اکنون مورد سرزنش قرار میگیرند.
کشورهای دیگر منطقه و فراتر از آن با ژنرالها سروکار داشتهاند. امارات متحده عربی و عربستان سعودی با دقلو ارتباط برقرار کردند و حتی جنگندههای نیروهای پشتیبانی سریع را در جنگ یمن مستقر نمودهاند. با این وجود، اکثر آنان به دنبال تثبیت وضعیت هستند. روسیه احتمالا نقش شرورانهای ایفا میکند. پریگوژین از گروه واگنر مدعی است که خواستار صلح است با این وجود، اعتبار او در حال فروپاشی است (از وی در مورد قتل عام واگنر در مالی چند سال پیش پرسیده شد و او پاسخ داد "گروه واگنر در آنجا حضور ندارد").
بدون معجزهای دیپلماتیک مردم سودان ممکن است وارد یک جنگ داخلی جهنمی جدید شوند. ما میتوانیم تعداد زیادی پناهنده و احتمالا درگیری چند کشوری در حال گسترش را شاهد باشیم. تمام این موارد به دلیل رقابت دو ژنرال بر سر قدرت با کمکهای کرملین و مانورهای گروه واگنر وابسته رخ میدهند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: سودان جنگ در سودان گروه واگنر نیرو های پشتیبانی سریع گروه واگنر شبه نظامی دو ژنرال سی ان ان آن کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۳۶۱۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563